مباني نظري نخبگان سياسي، حكومت، ملت و هويت ملي
عنوان: مباني نظري نخبگان سياسي، حكومت، ملت و هويت ملي
مشخصات فايل
تعداد صفحات | 60 |
حجم | 154 كيلوبايت |
فرمت فايل اصلي | doc |
دسته بندي | علوم سياسي |
توضيحات كامل
مباني نظري نخبگان سياسي، حكومت، ملت و هويت ملي
فرمت فايل: word
تعداد صفحات: 60
مي توان نخبه سياسي را چنين تعريف كرد: «نخبه سياسي» به شخصي اطلاق مي شود كه پديده هاي سياسي را در دو سطح داخلي و بين المللي بررسي كند با نگاه آينده نگرانه، حوادث سياسي را پيش بيني و در بالاترين سطح مورد نظر، راهكاري جهت مديريت هوشمندانه وقايع به منظور ارتقاي زندگي بشري ارائه دهد.
در چنين راهبردي، نخبه سياسي بايد المان هاي تاريخي، جغرافيايي، فرهنگي، زباني و اجتماعي ايران رابشناسدوبدانيددولت- ملتي مانندايران چه مشخصات داخلي، منطقه اي و جهاني دارند.
اينكه توانايي و امكانات ايران براي توسعه داخلي و نقش آفريني درسطح منطقه و جهان تا چه حد است با شناخت دقيق از موجوديت ملت ايران؛ نخبه، علم سياست مي تواند برنامه و چشم اندازي واقعگرايانه جهت پايداري همراه با قوت و قدرت ايران ارائه دهد.
براين اساس در حوزه حكومت بررسي نظام سياسي ايران و شناخت دقيق حاكميت موردنظر است. فهميدن ارتباط ديني، تاريخي و اجتماعي حاكميت با ملت ايران و شناختن منابع واقعي قدرت ما را به تحليل مناسبتري هدايت مي كند. آنچه در مورد قدرت مدنظر است درك درست مولفه هاي قدرت در دنياي جديد براساس منابع طبيعي و انساني آن است. درنظر داشتن قدرت سخت و گذر از آن به سوي قدرت نرم، توجه به علم، فناوري، آگاهي علمي و قدرت ابزار سازي كليدي ترين موضوعات مورد طرح براي دانش پژوهان سياست در حوزه قدرت هستند و پرواضح است تعليم نخبگان سياسي منطبق بر ويژگيهاي فوق بايد توسط نخبگان متعهد صورت پذيرد. (محمود عباسزاده مشكيني1388، 30)
2-3) تعريف نخبه از نظر پاره تو
پاره تو: نخبه كسي است كه در جامعه داراي شهرت است:
-نخبه كسي است كه در جامعه از نظر موقعيت اجتماعي اقتصادي سياسي و فرهنگي بهترين محسوب شود.
به باور پاره تو ما در بين مردم دو قشر ميبينيم:
1-قشر پايين يعني طبقه خارج از برگزيدگان
2-قشر بالا يا قشر برگزيدگان كه خود به دو دسته تقسيم مي شوند
الف: برگزيدگان حكومتيب: برگذيدگان غير حكومتي
نخبگان سياسي همان صاحبان قدرت در يك جامعه سياسي هستند. اين قدرتمندان شامل رهبري و آن تركيب بندي هاي اجتماعي مي باشند كه طي يك دوره مشخص رهبران نوعا از دل آنها بر مي خيزند و در برابر آنها جوابگو هستند.
در يك تعريف ساده نخبگان سياسي كساني هستند كه بيشترين دسترسي و كنترل را بر ارزش هاي سياسي دارند.
2-4) نظريات نخبه گرايي
نظريه پردازان نخبگان |
آثار اصلي |
رويكرد |
الف: موسكا |
طبقه حاكم |
سازماني |
ميشلز |
احزاب سياسي |
سازماني |
ب: پاره تو |
ذهن و جامعه |
روانشناختي |
ج: جيمز برنهام |
انقلاب مديريت |
اقتصادي |
د: سي رايت ميلز |
نخبگان قدرت |
نهادي |
2-5) مفهوم نخبه پروري سياسي
ويلفردوپارتو، از صاحب نظران علوم سياسي غرب طبقه نخبه را به دو دسته تقسيم مي كند: اول نخبگان سياسي يا حكومتي مركب از افرادي كه مستقيم يا غيرمستقيم سهم قابل ملاحظه اي در امور حكومت دارند. دوم نخبگان غيرحكومتي كه بقيه افراد را دربرمي گيرد.
واژه elite(نخبه) در قرن هفدهم براي توصيف كالاهايي با مرغوبيت خاص به كار مي رفت و بعدها كاربرد آن براي اشاره به گروه هاي اجتماعي برتر، مانند واحدهاي ضربت نظامي يا مراتب عالي تر اشرافيت هم تعميم يافت. اما براي اولين بار در قرن 19 بود كه نخبه گرايي به عنوان يك مكتب فكري در علم سياست و جامعه شناسي سياسي با انديشه هاي اشخاصي چون: پاره تو و موسكا مطرح شد و به تدريج رواج پيدا كرد و امروزه نخبه گرايي يكي از الگوهاي رايج در جامعه شناسي سياسي و از شاخصه هاي تاثيرگذار بر فرآيند تصميم سازي و راهبردي در حكومت ها به شمار مي آيد.
در ايران طيف نخبگان معمولا به دايره اي از خواص اطلاق مي شده كه الزاما از تخصص هاي علمي نيز برخوردار نبوده اند. اما اين مفهوم با پيروزي انقلاب اسلامي و اصلاح ساختار حكومت و مشي سياسي در معناي واقعي خود تفسير شد و بكارگيري نخبگان مورد توجه واقع شد.
آنچه مبرهن است تحقق مشاركت واقعي نخبگان در فرآيندهاي تصميم سازي سياسي بدون «نخبه پروري سياسي» ميسر نمي شود و لذا اين مهم همواره در بيانات امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري (مدظله) مورد تاكيد فراوان بوده و هست
مي توان نخبه سياسي را چنين تعريف كرد: «نخبه سياسي» به شخصي اطلاق مي شود كه پديده هاي سياسي را در دو سطح داخلي و بين المللي بررسي كند با نگاه آينده نگرانه، حوادث سياسي را پيش بيني و در بالاترين سطح مورد نظر، راهكاري جهت مديريت هوشمندانه وقايع به منظور ارتقاي زندگي بشري ارائه دهد.
در تعاريف جديد، اصطلاح نخبه و عملكرد آن، به صورت بي طرفانه و بدون توجه به بار سياسي و ايدئولوژيك آن مورد ارزيابي قرار مي گيرد. و بالاخره در حالي كه امروزه در جوامع صنعتي غربي، نخبگان سياسي به مثابه گروهي رسمي كه قانوناً برگزيده شده اند، تعريف و تبيين مي شوند، گروه نخبه در كشورهاي در حال توسعه از جمله در ايران، هنوز با تعاريف پاره تو و موسكا همسويي بيشتري دارند. به عبارت ديگر بايد پذيرفت كه در تعريف گروه نخبه شرايط اقتصادي و اجتماعي خاص جوامع تاثير تعيين كننده اي دارند. مفهوم نخبه مورد نظر جامعه شناسي غربي تطابقي با كارگزاران و دولتمردان كشورهاي حهان سوم از جمله ايران ندارد.
فهرست مطالب
تعاريف نخبه
تعريف نخبه از نظر پاره تو
نظريات نخبه گرايي
مفهوم نخبه پروري سياسي
نخبگان سنتي
نخبگان تكنوكرات
نخبگان مالكيت
نخبگان خارق العاده يا كاريزمايي
نخبگان ايدئولوژيكي
نخبگان سمبليك
نخبه سياسي از نظر ديدگاه هاي مختلف
نخبه در تعريف عام و خاص
نخبه گرايي؛ رو در رو با دموكراسي
نخبگان سياسي از نگاه مفهومي
نظريه نخبگان سياسي
نظريه پردازان نخبه سياسي گائتانا موسكا
ويلفردوپاره تو
روبرت ميشلز
نقد حكومت نخبگان
حكومت كنندگان و حكومت شوندگان
تاملي بر ديدگاه هاي تئوري نخبگان
ايتاليا; مهد تئوري نخبگان
نخبه گرايان كلاسيك
تئوري جديد نخبگان
حكومت
انواع حكومت
حكومت و دولت
حكومت و حكومت-ملت
حكومت و جامعه مدني
انسان عليه حكومت
نظريه هاي كاركرد حكومت
آنارشيسم يا هرج و مرج گرايي
ماركسيسم
پلوراليسم يا كثرت گرايي
پست مدرنيسم
استقلال حكومت (نهادگرايي)
نظريات مشروعيت حكومت
مشروعيت الهي
قدرت منطقي-قانوني
واژه شناسي
تاريخچه
جوامع پيشا تاريخي فاقد حكومت
دوره نو سنگي
حكومت در اوراسياي باستان
حكومت در يونان باستان
حكومت فئودال
حكومت مدرن
»حكومت « مفهوماوليه
هويت ملي و تاريخ نگارى
ايران پس ازاسلام
خيزش فضايي جغرافيايي ايران
مفهوم هويت
هويت ايران در دنياى مدرن
بايدها و نبايدهاي نخبگان سياسي از منظر مقام معظم رهبري
منابع وماخذ
توضيحات بيشتر و دانلود
صدور پيش فاكتور، پرداخت آنلاين و دانلود